آســـمــون چـــشــمـات

اگـر بـاز از روزگــار دلـت گـرفـت،لـحـظـه هـا ثـانـیـه ابـری شـدن ، بـیـا بـا مـــن

آســـمــون چـــشــمـات

اگـر بـاز از روزگــار دلـت گـرفـت،لـحـظـه هـا ثـانـیـه ابـری شـدن ، بـیـا بـا مـــن

جادوی بی اثر



هان ای عقاب عشق
از اوج قله های مه الود دور دست
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
انجا ببر مرا که شرابم نمی برد
ان بی ستاره ام که عقابم نمی برد
در راه زندگی
با این همه تلاش و تمنا و تشنگی
با این که ناله می کشم از دل که
اب .....اب
دیگر فریب هم به سرابم نمی برد
پر کن پیاله را

کاش می شد


کاش می شد که برای هم دنیای کوچک اما قشنگی بسازیم
 

کاش می شد توی این دنیای کوچک قهر نبود

دروغ نبود کاش می شد توی این دنیای کوچکمان درختی از عشق بسازیم

تا با دیدن ان درخت عشقمان محکم و استوار باشد
 

توی دنیای کوچکمان دست نوازشی از روی محبت وجود داشت

کاش دنیای کوچکمان انقدر محکم بود که با هیچ خنجری تکه تکه نمی شد

ولی افسوس که دنیای کوچک من وتو با دست خودمان تکه تکه شده

 

کاش می دانستی


کاش می دانستی ما را مجال ان نیست
که روزهای رفته را از سر گیریم
و لحظه های بی بازگشت را تمنا کنیم
کاش می دانستی فردا چه  اندازه دیراست
برای زیستن و چه اندوه زود برای مردن
و همیشه واژه ای است پر فریب
کاش می دانستی یک الاله
فرصت یک ستاره نیست
و به ناگاه بسته خواهد شد
پنجره های دیدار
در اجبار تقدیر
کاش می دانستی

محبت


محبت اختر فروزانی است که اسمان زندگی را با نور خویش درخشان میسازد

 گل زیبائیست که بوستان حیات را با عطر جانبخش و مستی اور خود

غرق نشاط و خوشی می کند

 فرشته نازنینی است که در اشیانه ی دلهای مهربان و حساس جای میگزیند

کلمه ی است که جهان بزرگ با تمام عظمت خود بر مدار ان می چرخد

محبت تو هم ای محبوبم چون اتش ملایم و گرمی بخش است

 که از کانون دلم سر کشیده و به تدریج تمام وجودم را فرا می گیرد

باد ما را خواهد برد


ای سراپایت سبز
دستهایت را چون خاطرهای سوزان
در دستان عاشق من بگذار
و لبانت چون حسی گرم از هستی
به نوازشهای لبهای عاشق من بسپار
باد ما را خواهد برد

 

اگه از یادت رفتم

اگه از یادت رفتم
اگه رفتی تو زدستم
اگه یار دیگرونی
من هنوز عاشقت هستم
با وجود اینکه گفتی
دیگه قهری تا قیامت
با تموم سادگی ام
گفتم اما به سلامت
شاید این خوابه که دیدم
هر چه حرفه از تو شنیدم
قلب نا باور من گفت
من به عشقم نرسیدم
پیش از این نگفته بودی
غیر از ما کسی رو داری
تو گریه تو شادی
سر تو رو شونه هاش میذاری
تو رو می بخشم و هرگز
دیگه یدت نمی افتم
برو زیبای عزیزم
تو گرونی من چه مفتم