سخت است . . .
سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند،
حالا میفهمم، که خدا چه زجری میکشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند.
.:: دکتر علی شریعتی ::.
معلم عصبي دفتر را روي ميز كوبيدو داد زد:سارا........
دخترك خودشو جمع و جور كرد سرش را پايين انداخت و گفت:بله خانوم؟
معلم با عصبانيت فرياد كشيد:چند بار بگم مشقاتو تميز بنويس
و دفترت رو سياه وپاره نكن؟فردا مادرت رو مياري مدرسه.....
دختر كه بغضشو به زحمت قورت ميداد گفت:
خانوم.......مادرم مريضه......!
بابام گفته آخر ماه بهش حقوق ميدن.....اونوقت مامانم رو بستري ميكنيم
كه ديگه از گلوش خون نياد...
اونوقت ميتونيم براي خواهر كوچيكم شير خشك بخريم
تا ديگه شبا گريه نكنه.....اونوقت.....
اونوقت قول داده اگه پولي موند براي منم يك دفتر بخره تا مجبور
نباشم دفتر هاي داداشمو پاك كنم....
و توش بنويسم....
اونوقت قول ميدم مشقامو....
معلم صندليش رو به سمت سارا چرخاند و گفت بشين سارا
وسپس......
زندگی مثل موج دریاست ،
وقتی چیزی میاره ، یه چیزایی رو هم میبره .
۱۰ سالش بود باباش زد تو صورتش هیچی نگفت . . .
۲۰ سالش بود باباش زد تو صورتش هیچی نگفت . . .
۳۰ سالش بود باباش زد توی صورتش زد زیر گریه . . .
باباش گفت : چرا گریه می کنی ؟
گفت : آخه اون وقتا دستت نمی لرزید !!!