آســـمــون چـــشــمـات

اگـر بـاز از روزگــار دلـت گـرفـت،لـحـظـه هـا ثـانـیـه ابـری شـدن ، بـیـا بـا مـــن

آســـمــون چـــشــمـات

اگـر بـاز از روزگــار دلـت گـرفـت،لـحـظـه هـا ثـانـیـه ابـری شـدن ، بـیـا بـا مـــن
نظرات 1 + ارسال نظر
ایلیاد شنبه 7 مهر 1386 ساعت 19:05 http://since1989.blogsky.com

چرا این فکرو می کنی؟
من اصلا منظورم این نبود ...
فقط خواستم بگم منم یه تنها مثل خودت.

نازنینم،
اگر دریاها را به من بسپاری هم خواهی دید، باز چیزی میان قلبم سنگینی می کند.
سوت و کور ...
خوب، وبلاگ من هم سوت و کوره.
به همه نظرات من نگاه کن،
کدامشان بوی تازگی و صداقت می دهد؟
ولی نوشته های تو، به خدا حیفه ...
دل تو خیلی خیلی بزرگه چون نوشته هات برام تازگی و صداقت داره.

تو رو خدا این احساس رو نسبت به من نداشته باش که تو سری می زنم.

من خسته شدم، از بس گفتن این شعرها مال خودته یا نه!
من ... حالم از خیلی از آدمهایی که میان و حرفهای تکراری و مسخره می زنن به هم می خوره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد